کیانمهرکیانمهر، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره

ثبت خاطرات

7 ماهگیت مبارک عشقم

پسرم عزیزم 7ماهه شدی عشقم روز به روز بزرگتر و اقاتروو شیرینتر داری میشی  خدارو شکر به خاطر این روزای خوب. باورم نمیشه 7ماه کنار همیم و بهترین لحظه های سخت اما شیرین رو کنار  هم داشتیم  با خندهای شیرینت خستگی تمام مدت رو ز از تنم بیرون میره عشقم.  بازم خدارو شکر. عکسهای 7ماهگیت رو بعدا میزارم عزیزمممممممممم.   راستی این ماه باهم تنهاییی رفتیم بهداشت برای کنترل قد و وزن این ماه7900شده بودی قدت هم68بود ماشالهههههههههههههههه به پسرم. عکسها ادامه مطلبببببببببببب عزیزم ببخشید این ماه برات کیک نپختم ولی به جاش این عکس خوشگل رو گذاشتم حالشو ببری      اینم موقعی که می خواس...
17 شهريور 1392

پسر جوجه خور من

جمعه ظهر خاله ها مهمونه ما بودن بعد از اون ما رفتیم خونه مامانی خاله ها و مادر جون هم اومدن و رفتیم بالا پشت بام خونه مامی و جوجه درست کردیمو قلیون کشیدیم  و دور هم خوش گذروندیم. وقتی داشتیم شام می خوردیم یکهو  پریدی استخون جوجه رو برداشتی کردی دهنت همه اونجا ذوق زدن و قربون صدقت می رفتن ای پسر شکمووووووووووو ...
13 شهريور 1392

10مین سالگرد اقا جون

روز شهادت امام جعفر صادق مصادف هست با 10مین سالگرد فوت  اقا جون(بابای من). امرو خونه خاله محبوبه دعوت بودیم و  بعد از خوردن نهار  رفتیم سر خاک اقا جون از برگشت هم اومدیم خونه مامانی و شام برداشتیم رفتیم پارک و خیلی خوش گذشت. توی بهشت رضابا محسن اقا شوهر خاله من رفتی تاب سرسره بازی   از برگشت هم خیلی ناارومی کردی تا رسیدیم خونه ساکت شدی . توی پارک اخر شب هم یکدفعه جیغ زدی و  گریه کردی که همه نگران شدن  اینقدر گریه کردی که نفس نفس میزدی اخه چرااااااااااااااااااااااااااا؟   عکسها در ادامه مطلب اینجا خونه خاله محبوبه اینم امیر رضا پسر خالت سارا و سحر دختر خاله های من اینجا هم بهشت ...
13 شهريور 1392

به مناسبت روز پدر

تقدیم به بهترین پدر و همسر دنیا هزاران شاخه گل را با تمام وجود تقدیم تو میکنیم و به خاطر تمام خوبیهایت بر دستانت بوسه میزنیم و این روز را به همراه کیانمهر عزیزم به تو تبریک میگوییم. اینم از طرف من و کیانمهر ...
8 شهريور 1392

3ماهگی کیانمهر عزیزم

عشق من امروز 3ماهه شدی روز به روز داری بزرگتر و شیرین تر میشی عزیزم . پسر عزیزم نمیدونم این حس زیبای مادر شدن رو برات چطوری توصیف کنم  امابه جرات میتونم بگم که  با اومدنت معنیای زیبایی به زندگیمون دادی.منو بابا جون خیلی دوست داریم عزیزم. 3ماهگیت مبارک پسر گلم . اینم کیک 3ماهگی پسرم که دیشب با بابا جون و پسرم جشن گرفتیم الهی فدات بشم که همش دوست داری بخوابی به زور برا عکس گرفتن بیدار نگهت داشتم. کارایی که انجام میدی: سرشو کامل به اطراف می چرخونه و وقتی من یا بابا جونش راه میریم با چرخش سرش مارو دنبال میکنه. وقتی باهاش حرف میزنیم خیلی خوشکل و ناز شروع میکنه باهامون صحبت کردن وی از نوع اااااااااااااااا وووووووووووو اااااااا...
8 شهريور 1392

ای خرابکاررررررررر

امروز وقتی  تو روروئک گذاشتمت با سرعت رفتی سر وقت بلند گو ها و یکیش رو انداختیییییییییی اخه من  از دستت چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اینم مدرک جرمت         ...
8 شهريور 1392

کتاب داستان و شعر

چند روز پیش بابایی برات یک کتاب قصه و شعر خرید  دست باباجون دردنکنه  وقتی برات قصه هاشو می خونم ساکت میشی و نگاه میکنی به کتاب و گوش میدی قربون پسر نازممممممممم ...
2 شهريور 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ثبت خاطرات می باشد